سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام

از من نپرس چقدر دوستت دارم
 اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست
 به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم
مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد ؟
مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم ؟
بگو معنی تمرین چیست ؟
 بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟ بریدن از خودم را ؟!
 مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...
از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم
 همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد
تو خودت پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند
 نگاهت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ...
هوای سرد اینجا رو دوست ندارم
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام




ادامه مطلب

[ یکشنبه 90/6/6 ] [ 2:29 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]